Thursday, April 20, 2006

بیل کلینتون و شب آخر کاخ سفید

کلینتون درخاطراتش مینویسد: شب آخر در دفتر اووال که در آن موقع خالی بود، به یاد صندوق شیشه ای افتادم که روی میز قهوه بین دو کاناپه، چند پا آن طرف تر نگه می داشتم. محتوی آن، سنگی بود که نیل آرمسترانگ در سال ۱۹۶۹ از کره ماه آورد. هر زمان که مشاجرات در دفتر اووال بدون دلیل شدت می گرفت، سخنان حاضران را قطع می کردم و می گفتم: "آن سنگ را می بینید؟ ۶/۳ میلیارد سال عمر دارد. همه ما رفتنی هستیم. بیایید آرام باشیم و به کار خودمان ادامه دهیم."
سنگ ماه به من، دیدگاهی کاملا متفاوت در مورد تاریخ و اصطلاح "دراز مدت" می داد. حرفه ما ایجاب می کند که خوب و تا حد امکان با طول عمر بیشتر زندگی کنیم و به دیگران کمک کنیم تا آنها نیز همین کار را انجام دهند. چه اتفاقی بعد از آن رخ می دهد و دیگران با چه دیدگاهی به ما نگاه می کنند، از کنترل ما خارج است. رودخانه زمان، ما را با خود می برد. آنچه داریم، یک لحظه است. دیگران باید قضاوت کنند که آیا من همه تلاش خود را به کار برده ام یا نه. هنگامی که به اقامتگاه برگشتم تا کمی بیشتر آنجا را مرتب کنم و لحظاتی را با هیلاری و چلسی بگذرانم، تقریبا صبح بود.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home